علمدار-شش-ماهه
چِقَدَر نـیـزه بلند است ، نیفتی پسرم
چنگِ این حرمله ی پست نیفتی پسرم
با وجودیکه رویِ نـاقه و در زنجیرم
دلم از دور به تـو هست ، نیفتی پسرم
هر طرف رفت سرت دست به آن سو بردم
نـیـزه دارِ تو بود مست ، نیفتی پسرم
در سفر شانه به شانه شده ای با عباس
بـه تـو حالا نرسد دست ، نیفتی پسرم
کاش بـا روسریِ غـارتیِ من قَدری
روی نی دورِ تو می بست ، نیفتی پسرم
بیشتر جایِ خودت را سرِ نِی محکم کن
سـفرِ شـام به پیش است ، نیفتی پسرم
نیزه خم می شد اگر ، با دلِ صد چاک ، علی
*می گرفتم ز سـر و صورتِ تـو خاک ، علی....*